یکی از مطالعه کننده های محترم یک سئوالی برایم ارسال کرده در خصوص اینکه اگر شما اینقدر ادعا میکنید توی سازمان مجاهدین خلق نیتی و مساله داری هست چه طوری پس هنوز دو هزار نفر هنوز توی قرارگاه اشرف موندند !! .
من برای اینکه بتوانم این سئوال رو جواب بدم باید چند تا مساله رو خوب روشن کنم و خلاصه اون رو توضیح بدم
ببینید از بعد انقلاب ایدیولوژیک که با ازدواج مسعود و مریم دراواخرسال 1363 شروع شد و همین طور تا طلاقها و فرستادن بچه های کم سن و سال ساکن اشرف به اروپا ادامه داشت یکسره یک سری انتقاد و ابهام توی سازمان وجود داشت که توی هر مرحله یک تعدادی از نیروها از سازمان جدا شدند ولی توی هر دوره ای مسعود و اون مسئولانی که وظیفه کنترل و مدیریت سازمان رو بر عهده داشتن با یک سری نشست و مسائلی که مطرح می کردند عملا مغز همه رو کامل شست و شو می کردن و نیروها رو نگه می داشتند که واقعا من نمیتونم که همه اون سالها و دوره ها رو توضیح بدم ولی سعی می کنم خلاصه این یکی دو سال آخر رو توضیح بدم.
ببینید ما وقتی آلبانی اومدیم انتقادها و ابهامات و مساله داری نیروها خیلی خیلی زیاد بود که من خلاصه اول همه اون ها رو میگم بعد کارهایی که سازمان برای جلوگیری از انتشار اونا و حفظ و تثبیت نیروها رو کرد توضیح میدم . مهم ترین انتقادات و مساله داری ها . چرا اشرف و عراق که سالها می گفتیم مهمه و شعار میدادیم اشرف نجبند رو ترک کریم . چرا اومدیم آلبانی که هیچ چی نداره و کشور عقب موندست . وقتی ما ارتش و اسلحه نداریم و نزدیک ایران نیستیم چه طور میخوایم سرنگونی کنیم . چرا همه ساله میگیم امسال سال آخر سرنگونیه و ا سرنگون نمیشن سال سرنگونی مسخره شده است . چرا یه سری آدم بی مسئولیت که کار بلد نیستن مسبولیت داده میشه . کانون شورشی یه کار بیخود و واهی است و رژیم با این کارها رفتنی نیست و خودمون رو سرکار گذاشتیم . الان گروه های دیگه مثل مسیح علینژاد و پهلوی ها نفوذ زیادی دارند چرا سازمان اینقده نفوذ نداره . نفرات داخل ایران اینقده که به پهلوی گرایش دارن به سازمان ندارن و نفر تا میفهمه از طرف سازمانیم تماس رو قطع میکنه . مردم ایران به خیلی کارهای سازمان انتقاد دارند مثل همکاری با صدام در زمان جنگ و … . اما کارهایی که سازمان کرد دهن نیروها رو ببنده . این حجم انتقادها انقده زیاد بود که مسبولای سازمان توی هر نشست به مداوم به انتقاد و ابهامات جواب میدادن ولی روز به روز انتقادها بیشتر می شد که نهایتا سازمان مساله انتقاد به خود را مطرح کرد اما سازمان یه سری کارها کرد که عملا تونست نه تنها دهن نیروها رو ببنده بلکه یه انگیزه زیادی به نیروها برای موندن تو قرارگاه تزریق کرد و یکبار دیگر همه رو شست و شوی مغزی داد
مهم ترین چیزی که سازمان خیلی از اون استفاده کرد قبام آبان توی ایران بود.
قیام آبان که رخ داد مسئولای سازمان توی همه نشستها می گفتن این قیام نتیجه کانون های شورشی بود اول که کسی نمیتونست این رو قبول کنه چون اینا هیچ ربطی به هم ندارن کانون شورشی ته ته کارشون میرن یه مسجدی کمیته امدادی مراکز سپاه رو نصف شب آتیش میزنن اونم نه توی قیام و تظاهرات بلکه وقتی همه مردم رفتن توی خونه. به هر حال اینقده این رو توی نشست ها گفتن و هر اتفاقی توی ایران افتاد گفتن نتیجه کانون های شورشی است که الان خیلی بچه های سازمان میگن تظاهرات و مخالفتهای توی ایران کار سازمانه و این رو باور کردن. کلا سازمان هر اتفاقی می افته میگه من بودم. من یادم نمیاد توی ایران اتفاقی بیافته سازمان بگه من نبودم میگن بقیه گروه ها و مخالفای ا یا با رژیمن یا انگل و فقط سازمان همه کارس . دومین کار سازمان هر روز فیلم و عکس کشته های شدهای قیام رو برای نیروها پخش می کرد خصوصاْ صحنه های دردناک و صبح و شب می گفتن امید مردم ایران فقط ما هستیم ما باید مردم رو بریم کمک کنیم اینقده فیلم پخش کردن و نیروها رو احساساتی کردن که من خودم یه سری رو میشناختم که میگفتن میریم بیرون دهن سازمان رو سرویس می کنیم الان میگن فعلا صبر می کنیم تا رژیم رو براندازی کنیم بعد میریم سراغ رهبرای سازمان و پدر اونها رو در میاریم کلا میگن مردم ایران خیلی گناه دارن و فعلا به خاطر مردم ایران سکوت می کنیم.
سومین کار سازمان ترسوندن نیروها برای جدایی از سازمان بود هفته ای یکی و و دو روز توی نشستها میگفتن دولت آلبانی فلان جداشده رو بازداشت کرد فلانی توی یونان ی می کنه فلانی نون شب نداره اون یکی لباس نداره بپوشه که بچه های توی قرارگاه الان فکر میکنن اگه برن بیرون از گشنگی میمیرن که کسی جرات نداره بره بیرون این یکی ت رو بیشتر روی زنها که آسیب پذیرتر هستند خیلی پیاده کردن که اگه برید بیرون بدبخت میشید زنها خیلی از اینکه از قرارگاه بخوان بیان بیرون میترسن . . . . . .
من برای اینکه بتوانم این سئوال رو جواب بدم باید چند تا مساله رو خوب روشن کنم و خلاصه اون رو توضیح بدم
ببینید از بعد انقلاب ایدیولوژیک که با ازدواج مسعود و مریم دراواخرسال 1363 شروع شد و همین طور تا طلاقها و فرستادن بچه های کم سن و سال ساکن اشرف به اروپا ادامه داشت یکسره یک سری انتقاد و ابهام توی سازمان وجود داشت که توی هر مرحله یک تعدادی از نیروها از سازمان جدا شدند ولی توی هر دوره ای مسعود و اون مسئولانی که وظیفه کنترل و مدیریت سازمان رو بر عهده داشتن با یک سری نشست و مسائلی که مطرح می کردند عملا مغز همه رو کامل شست و شو می کردن و نیروها رو نگه می داشتند که واقعا من نمیتونم که همه اون سالها و دوره ها رو توضیح بدم ولی سعی می کنم خلاصه این یکی دو سال آخر رو توضیح بدم.
ببینید ما وقتی آلبانی اومدیم انتقادها و ابهامات و مساله داری نیروها خیلی خیلی زیاد بود که من خلاصه اول همه اون ها رو میگم بعد کارهایی که سازمان برای جلوگیری از انتشار اونا و حفظ و تثبیت نیروها رو کرد توضیح میدم . مهم ترین انتقادات و مساله داری ها . چرا اشرف و عراق که سالها می گفتیم مهمه و شعار میدادیم اشرف نجبند رو ترک کریم . چرا اومدیم آلبانی که هیچ چی نداره و کشور عقب موندست . وقتی ما ارتش و اسلحه نداریم و نزدیک ایران نیستیم چه طور میخوایم سرنگونی کنیم . چرا همه ساله میگیم امسال سال آخر سرنگونیه و ا سرنگون نمیشن سال سرنگونی مسخره شده است . چرا یه سری آدم بی مسئولیت که کار بلد نیستن مسبولیت داده میشه . کانون شورشی یه کار بیخود و واهی است و رژیم با این کارها رفتنی نیست و خودمون رو سرکار گذاشتیم . الان گروه های دیگه مثل مسیح علینژاد و پهلوی ها نفوذ زیادی دارند چرا سازمان اینقده نفوذ نداره . نفرات داخل ایران اینقده که به پهلوی گرایش دارن به سازمان ندارن و نفر تا میفهمه از طرف سازمانیم تماس رو قطع میکنه . مردم ایران به خیلی کارهای سازمان انتقاد دارند مثل همکاری با صدام در زمان جنگ و … . اما کارهایی که سازمان کرد دهن نیروها رو ببنده . این حجم انتقادها انقده زیاد بود که مسبولای سازمان توی هر نشست به مداوم به انتقاد و ابهامات جواب میدادن ولی روز به روز انتقادها بیشتر می شد که نهایتا سازمان مساله انتقاد به خود را مطرح کرد اما سازمان یه سری کارها کرد که عملا تونست نه تنها دهن نیروها رو ببنده بلکه یه انگیزه زیادی به نیروها برای موندن تو قرارگاه تزریق کرد و یکبار دیگر همه رو شست و شوی مغزی داد
مهم ترین چیزی که سازمان خیلی از اون استفاده کرد قبام آبان توی ایران بود.
قیام آبان که رخ داد مسئولای سازمان توی همه نشستها می گفتن این قیام نتیجه کانون های شورشی بود اول که کسی نمیتونست این رو قبول کنه چون اینا هیچ ربطی به هم ندارن کانون شورشی ته ته کارشون میرن یه مسجدی کمیته امدادی مراکز سپاه رو نصف شب آتیش میزنن اونم نه توی قیام و تظاهرات بلکه وقتی همه مردم رفتن توی خونه. به هر حال اینقده این رو توی نشست ها گفتن و هر اتفاقی توی ایران افتاد گفتن نتیجه کانون های شورشی است که الان خیلی بچه های سازمان میگن تظاهرات و مخالفتهای توی ایران کار سازمانه و این رو باور کردن. کلا سازمان هر اتفاقی می افته میگه من بودم. من یادم نمیاد توی ایران اتفاقی بیافته سازمان بگه من نبودم میگن بقیه گروه ها و مخالفای ا یا با رژیمن یا انگل و فقط سازمان همه کارس . دومین کار سازمان هر روز فیلم و عکس کشته های شدهای قیام رو برای نیروها پخش می کرد خصوصاْ صحنه های دردناک و صبح و شب می گفتن امید مردم ایران فقط ما هستیم ما باید مردم رو بریم کمک کنیم اینقده فیلم پخش کردن و نیروها رو احساساتی کردن که من خودم یه سری رو میشناختم که میگفتن میریم بیرون دهن سازمان رو سرویس می کنیم الان میگن فعلا صبر می کنیم تا رژیم رو براندازی کنیم بعد میریم سراغ رهبرای سازمان و پدر اونها رو در میاریم کلا میگن مردم ایران خیلی گناه دارن و فعلا به خاطر مردم ایران سکوت می کنیم.
سومین کار سازمان ترسوندن نیروها برای جدایی از سازمان بود هفته ای یکی و و دو روز توی نشستها میگفتن دولت آلبانی فلان جداشده رو بازداشت کرد فلانی توی یونان ی می کنه فلانی نون شب نداره اون یکی لباس نداره بپوشه که بچه های توی قرارگاه الان فکر میکنن اگه برن بیرون از گشنگی میمیرن که کسی جرات نداره بره بیرون این یکی ت رو بیشتر روی زنها که آسیب پذیرتر هستند خیلی پیاده کردن که اگه برید بیرون بدبخت میشید زنها خیلی از اینکه از قرارگاه بخوان بیان بیرون میترسن . . . . . .
ان بی سی: مشکلات جدید جولیانی به علت همکاری با سازمان تروریستی «مجاهدین» ، از سایت NBC news
فرقه ها مدعیان دروغین ، سایت راه نو ، سردبیر
مریم رجوی در آلبانی ، سایت ایران اینترلینک ، آقای محمد حسین سبحانی
رو ,سازمان ,توی ,نیروها ,های ,خیلی ,نیروها رو ,توی ایران ,مردم ایران ,این رو ,بچه های
درباره این سایت